رزم نرم

آموزش های تشکلی، دفاع مقدس، هنر ارزشی و شبکه ای برای فعالان فرهنگی

رزم نرم

آموزش های تشکلی، دفاع مقدس، هنر ارزشی و شبکه ای برای فعالان فرهنگی

رزم نرم

اینجانب ابوذر قلی زاده، کارشناس مدیریت تبلیغات فرهنگی، شاغل در اداره کل روابط عمومی آستان قدس رضوی، در کنار فعالیت های اداری، به امور هنری، پژوهشی، ارزشی و تشکلی می پردازم. از جمله این موارد طراحی و پیاده سازی ماکت عملیات های دفاع مقدس بصورت دائم و سیار در قالب نمایشگاهی و یادمان های ثابت، می باشد.
تلفن تماس: 09153583442
ایمیل: abuzar.gholizade@gmail.com

کانال تلگرامی ما: razmenarm@

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان
  • ۱
  • ۰


تهاجم فرهنگی استکبار جهانی در عصر حاضر ویژگیهایی دارد که نشان‏دهنده خطر و زیان وسیع تهاجم است و آمادگی بیشتری را برای مقابله طلب می‏کند. این ویژگیها عبارت است از:

1. تهاجم فرهنگی امروز غرب، تهاجمی زیان‏بار و زشت‏تر از تهاجمهای فرهنگی دوران جاهلیت است؛ زیرا فرهنگ امروز دنیای بی‏بند و بار غرب، در فساد و تباهی و به انحطاط کشاندن بشریت، بسیار خطرناکتر و مفسده‏انگیزتر از فرهنگ جاهلیت است.1

فرهنگ مبتذل و انسانیت‏کُش غرب، تنها اعتقادات و جهان‏بینی توحیدی را از بشر سلب نمی‏کند؛ بلکه او را در وادی تاریک و توفانی بی‏اعتقادی مطلق و بی‏اعتنایی به پرستش، حتی در شکل بت، رها می‏سازد. این فرهنگ افکار انسان را به طرف شهوت و بی‏بند و باری درمی‏آورد، تا کوچکترین توجه و گرایشی به اندیشیدن در باره حقایق ماورایی و بعد معنوی نیابد و با چنین حقایقی به کلی بیگانه شود.

پرده شرم، که از سرمایه‏های اصیل انسانی است، در فرهنگ غرب چنان پاره می‏شود که انسان وحشی‏تر از حیوان می‏نماید و اعمالی از او سر می‏زند که قلم و بیان از نوشتن و گفتن آن شرم دارد. در این فرهنگ نه برای بی‏عفتی زنان و دختران پایانی وجود دارد و نه در مردان نشانه‏ای از غیرت و حمیّت؛ زندگی آمریکا و اروپا، بیانگر این واقعیت دردناک و تلخ است؛ و تأسف‏بارتر اینکه سردمداران آمریکا و اروپا از فرهنگ واحد جهان سخن به میان می‏آورند تا همه جهان بدتر از جنگل شود، در فساد غوطه‏ور گردد و انسان‏ها حیوان‏تر از حیوان شوند. اگر چه مردم عصر جاهلی از نظر جهان‏بینی شرک و منحرف بودند و خرافاتی در اعمال و رفتار آنان دیده می‏شد، اما همه معیارهای ارزشی انسانی را زیر پا نگذاشته بودند. غیرت و عفت در زندگی آنها از بین نرفته بود. آن‏ها به متجاوزان به ناموس و خانواده‏شان جایزه نمی‏دادند، از اینکه دخترانشان مورد انتخاب جوانان قرار

پرده شرم، که از سرمایه‏های اصیل انسانی است، در فرهنگ غرب چنان پاره می‏شود که انسان وحشی‏تر از حیوان می‏نماید و اعمالی از او سر می‏زند که قلم و بیان از نوشتن و گفتن آن شرم دارد.

گیرند، افتخار نمی‏کردند و از غارتگر سرمایه عفت دخترانشان، به خاطر اینکه دختر آنها را برگزیده، تشکر و قدردانی نمی‏کردند. اینها اساطیر نیست، افسانه نیست؛ واقعیاتی است که در فرهنگ غرب پذیرفته شده و روز به روز هم در حال گسترش است.

2. هدف از این تهاجم تنها جدا ساختن مسلمانان از فرهنگ غنی و انسان‏ساز اسلام و گرفتن هویت فرهنگی آنها و جایگزین کردن فرهنگ حیوانی نیست، بلکه این تهاجم فرهنگی غرب مقدمه غارت ثروت ملی و کیان و استقلال مسلمانان و ملتهاست.

بنابراین، در این تهاجم هم غارت فرهنگ و هم غارت ثروت و هم از بین بردن هویت و استقلال ملتها مورد نظر است و ملل مرعوب این تهاجم، علاوه بر اینکه هویت و کیان دینی و ملی خود را از دست می‏دهند، به گدایانی که با وجود ثروتهای طبیعی خدادادی همیشه دست تکدی‏شان به سوی غرب دراز است، تبدیل می‏شوند دریوزگانی که نبوغ و اندیشه و ابتکارشان از قوه به فعل درنمی‏آید و حتی اگر در بعد مادی زندگی خوبی داشته باشند، این زندگی فاقد ارزشهای معنوی و انسانی‏شان نیز هدیه غرب است؛ هدیه‏ای که هر وقت بخواهند می‏گیرند. هدف اصلی مهاجمان فرهنگی غرب تحقق همین وابستگی مطلق و خواری در ملتهای غیر غربی است تا خود به مطامع پلیدشان، که حاکمیت بر جهان و غارت ثروت ملی

دیگران است، نایل شوند و غریزه جاه‏طلبی و سلطه‏جویی‏شان ارضاء شود. بدین سبب ممکن است آنها خود به فرهنگی که می‏خواهند بر ملتها تحمیل کنند و بباورانند، اعتقاد نداشته باشند و به حکم فطرت آن را زشت بدانند؛ اما چون وسیله‏ای برای رسیدن به اهداف پلید و حیوانی‏شان است، آن را می‏پسندند و می‏پذیرند و به کار می‏برند؛ زیرا در منطق سوسیالیسم و کاپیتالیسم اصل «هدف وسیله را توجه می‏کند»، به عنوان یک اصل معتبر، پذیرفته شده است.

بدیهی است این تهاجم پایان ندارد و تا سقوط و سلب همه ارزشها و غارت همه منابع ملتهای مورد هجوم ادامه خواهد یافت؛ این تهاجم حتی بعد از غارت و تثبیت سلطه استعماری و استثماری نیز متوقف می‏گردد تا این تحقق و تثبیت دچار ضعف و اختلال نشود. آیا این خطر نباید در همه مسلمانان انگیزه مقابله‏ای حساب شده ایجاد نماید؟

3. به علت رشد علم جامعه‏شناسی و روان‏شناسی و روانکاوی برنامه‏های تهاجم فرهنگی غرب، با استفاده از کارشناسان این علوم و احاطه‏ای که به روحیه مردم ملل بویژه جوانان دارند، کاملاً حساب شده و متناسب با فرهنگ و وسایل روانی و اجتماعی هر جامعه طراحی و تنظیم می‏شود و بدین سبب از تأثیر و کاربرد قابل ملاحظه‏ای برخوردار بوده، نیروی فریب و اغفال و جاذبه آن بسیار قوی است.

4. رشد صنعت و تکنیک و توسعه

رشد صنعت و تکنیک و توسعه مخابرات، ورود فرهنگ پلید و مفسده‏انگیز غرب مهاجم را به درون خانه‏ها آسان ساخته و روز به روز نیز با رشد تکنولوژی مخابراتی، آسانتر و همگانی‏تر خواهد شد.

مخابرات، ورود فرهنگ پلید و مسفده‏انگیز غرب مهاجم را به درون خانه‏ها آسان ساخته و روز به روز نیز با رشد تکنولوژی مخابراتی، آسانتر و همگانی‏تر خواهد شد. بدین سبب، نفوذ آن حد و مرز و محدودیتی نمی‏شناسد. در حال حاضر در جامعه اسلامی خودمان، با استفاده از آنتن‏های ویژه تلویزیونها جام جهان‏نما شده و سر و کله هنرپیشه‏های غرب در خانواده‏های ما ظاهر گردیده است. در کنار این هجوم ماهواره‏ای، ورود و تکثیر نوارهای ویدئویی نیز به پیشرفت تهاجم کمک می‏کند.

5. ترقی و پیشرفت علمی و صنعتی غرب و عرضه پدیده‏های مدرن صنعتی در همه ابعاد، جهان غرب را به صورت یک علم و صنعت و مظهر زندگی بهتر درآورده و افکار و دیدگان ملتها را تسخیر کرده است تا جایی که اعتماد به نفس این جوامع از

دست رفته یا کم‏رنگ و متزلزل شده و فرصت اندیشیدن و نقادی و انتخاب از دست رفته است. بنابراین هر چه از غرب می‏رسد نیکو جلوه می‏کند؛ چه پدیده‏های صنعتی و چه فیلمها و روشهای زندگی و لباس و ...

6. زندگی ماشینی، که ثمره رشد همین صنعت و تکنیک است، خانواده‏ها را به فرهنگ مصرف و تجمل‏گرایی کشانده است. بی‏تردید هر چه فرهنگ مصرف و تجمل رواج یابد، زمینه برای پذیرش فرهنگ مبتذل غرب بیشتر فراهم می‏شود؛ زیرا تجمل و تعیّش روح خویشتن‏داری و کرامت نفس و استقلال شخصیت را سلب می‏کند.

7. برخورداری غرب از قدرت و توان صنعت و تکنیک و تجهیزات مدرن نظامی و جنگی و اقتصاد قوی موجب شده تا ممالک اسلامی همیشه وابسته به غرب باشد و خود این، وابستگی صنعتی و نظامی و اقتصادی وابستگی فرهنگی را در پی دارد. فرهنگ غرب از راه معاملات و قراردادهای تجاری نیز می‏تواند وارد شود. جهان استکبار در عین محاسبات اقتصادی در صادرات تکنیک و پدیده‏های صنعتی به سایر ملل؛ بسیار مرموزانه و موذیانه به صادرات فرهنگ نیز اقدام می‏کند تا سلطه فرهنگی خود را، که ضامن و پشتوانه تحقق و تثبیت و استمرار سلطه سیاسی است، عملی سازد. مگر اینکه ممالک اسلامی از استقلال و اعتماد به نفس و هوشیاری فوق‏العاده‏ای برخوردار باشد و ملتها و دولتهای اسلامی باور کنند که نه تنها چیزی از غرب کم ندارند، بلکه سرمایه‏های فرهنگی و فکری و مادی آنها بسیار بیشتر از غرب است و باید با اعتماد به نفس و تکیه بر مکتب غنی اسلام نیروی ابتکار خود را از قوه به فعل درآورند.

مسلمانان پاکدل و دلسوخته باید در همه معاملات و مبادلات اقتصادی و روابط سیاسی و فرهنگی دقیقا مواظب باشند که فرهنگ اصیل اسلام خواسته یا ناخواسته در معرض خرید و فروش قرار نگیرد؛ توجه به رشد اقتصادی و رفاهی. مسؤولان کشورهای اسلامی را از ترفندهای موذیانه غرب غافل نسازد و سرمایه‏های اخلاقی و فرهنگی در مسلخ رونق و استحکام اقتصادی قربانی نگردد.

مسؤولان و سردمداران و کارگزاران حکومتی جوامع اسلامی باید توجه داشته باشند که توطئه‏های استعمارگران آشکار و پررنگ انجام نمی‏گیرد تا در قدم اول به آسانی شناسایی شود؛ بلکه چنان خزنده و کم‏رنگ عملی می‏شود که در مراحل اولیه قابل شناسایی نیست؛ ولی در درازمدت به نتیجه می‏رسد و ملتها را در گرداب تباهی فرو می‏برد.

1 ـ گرچه بشر امروز هم با اینکه در عصر علم و تکنیک زندگی می‏کند اما در جاهلیتی بدتر از جاهلیت قبل از اسلام بسر می‏برد زیرا جاهلیت در مقابل علم و تکنیک مطرح نمی‏شود بلکه مفهوم جاهلیت در نداشتن قدرت انتخاب شیوه سالم و متعالی زندگی است که دنیای امروز بدان مبتلا است و ابرهای تیره و تیره‏روزی همین جاهلیت بر آسمان عصر علم و صنعت سایه افکنده است.

2 ـ مانند حیوانات بلکه گمراه‏تر، سوره اعراف، آیه 179.

بقیه از صفحه 20

وقتی زمان مرگ علی بن‏محمد فرا رسید، شیعیان به حضور وی آمدند و از وکیل و نایبش پرسیدند: او گفت: مأمور نیستم، به عنوان نایب، کسی را معرفی کنم!

علی بن‏محمد فرا رسید، شیعیان به حضور وی آمدند و از وکیل و نایبش پرسیدند: او گفت: مأمور نیستم، به عنوان نایب، کسی را معرفی کنم!17

شیخ صدوق نیز می‏نویسد: هنگام وفات، از او خواستند جانشینی معرفی کند، گفت: خدا را امری است که خود به انجام می‏رساند.18

از علی بی‏محمد کرامات بسیار دیده شد که هر یک کمال ایمانش را نشان می‏دهد. از جمله خبری است که صدوق ده سال بعد از شروع غیبت از صالح بن‏شعیب طالقانی نقل می‏کند. صالح می‏گوید: «احمد بن‏ابراهیم بن‏محلد» به من گفت: در بغداد نزد مشایخ و علما رسیدم. در آن مجلس «علی بن‏محمد سمری» بدون مقدمه گفت: خدا «علی بن‏حسین بن‏بابویه» [پدر صدوق] را رحمت کند. مشایخ تاریخ این روز را یادداشت کردند. بعد خبر رسید که علی بن‏حسین بن‏بابویه در همان روز درگذشته است.19

همچنین «ابوجعفر محمد بن‏علی بن‏حسین بن‏بابویه» به نقل از «احمد بن‏حسن» می‏گوید: در همان سالی که ابوالحسن سمری رحلت کرد، در بغداد بودم. چند روز پیش از وفات نزدش رفتم و توقیعی را به مردم نشان داد که در آن نوشته بود:

ای علی بن‏محمد سمری، خداوند پاداش برادرانت را در سوگ تو بیشتر کند. تو تا شش روز دیگر خواهی مرد. پس امور خود را سامان بده و به هیچ کس وصیت نکن. زیرا غیبت کامل واقع شده، ظهوری نخواهد بود؛ مگر به اجازه خدای تعالی؛ و این پس از مدت درازی خواهد بود که دلها را سختی و قساوت فرا گیرد و زمین از جور و ستم پر شود ...

 

1 ـ الغیبة، ص 214.

2 ـ همان، ص 217. (با تلخیص)

3 ـ همان، ص 216.

4 ـ تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص 155.

5 ـ الغیبة، ص 219 ـ 220.

6 ـ همان، ص 220.

7 ـ همان، ص 223.

8 ـ بحارالانوار، ج 85، ص 211.

9 ـ همان، ص 372 و ج 51، ص 356.

10 ـ معجم المؤلفین، عمر رضا کحاله، ج 4، ص8.

11 ـ رجال نجاشی، ص 261.

12 ـ خاندان نوبختی، ص 218.

13 ـ الغیبة، ص 252.

14 ـ همان، ص 239.

15 ـ تتمة‏المنتهی، ص 303؛ ابوالقاسم حسین بن‏روح نوبختی، سفیر سوم، ص 129.

16 ـ همان، ص 394؛ بحارالانوار، ج 51، ص 359.

17 ـ الغیبة، ص 242.

18 ـ همان.

19 ـ همان.

استاد نبی ‏صادقی

منبع : سایت تبیان


نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی